ایرانیهای…
داستان از اونجا شروع میشه یه عکسی منتشر میکنم و خیلی زود مطابق چیزی که فکر میکنم، باز خورد منفی میگیرم با عنوان اینکه چرا اینکارو میکنی و هدفت چیه. خب کامنت گذار هدفش مشخصه، احتمالاً فکر میکنه میخوام چیزی رو به رخ بکشم یا همچین چیزی.
چیزی که دارم مینویسم، طبعاً حاصل فکر و استدلال خودم هست و ممکنه غلط باشه یا ممکنه درست باشه.
اولین نکته ای که تو شبکههای اجتماعی که فارسی زبانان توش فعالیت دارن و به چشم میخوره اینه عده کثیری دوس دارن یه عده درباره اون چیزی که میخوان صحبت کنن٬ یعنی به واقع میخوان که همه چی مطابق میل خودشون باشه٬ بارها خود من به خاطر جو فوتبالی یا حالتهای دیگهای که حاصل سوژههای روز هست پیش میاد خوشم نیاد از این قضیه مستثنی نیستم ولی چیزی که مهمه اینه که بخوایم یکدست کنیم٬ این فرآیند که چیزی تو ذهنمون باشه همه باید مطابق ما فکر کنن و اون چیزی باشن که شکل ما باشن. خب این یه ذره به نظرم بده٬ در حالت عادی به شخصه خودم دوستان یا افرادی که خیلی جاها دنبال میکنم تو شبکه های اجتماعی تا حد زیادی به من نزدیک هست جهت گیری و رفتار و فکرشون٬ اما اینکه بیایم طی یک فرآیندی همه چیو مطابق سلیقه خودمون کنیم و در واقع همه چی مطابق میل خودمون باشه به نوعی ایزوله شدم٬ چون نمیدونم خارج از دنیایی که خودم به صورت مجازی ساختم و دنبال میکنم چی میگذره٬ محتوای منتشر شده هم مرتبط با دیگران نخواهد بود و چیزی که فکر میکنید ساخته ذهن شما خواهد بود و بس.
اما قسمت دوم ماجرا این نیست٬ یه مشکل اساسی هست که خیلی وقته دارم میبینم این قضیه رو٬ آموزههای فرهنگی کشور/جامعه دستآوردش به قدری جالب شده که راحت میتونن به هرکسی برچسب بچسبونن و قضاوت کنن٬ کافیه یه سری به خیابون بزنین٬ مردمی که ماشین بهتر از ماشین خودشون ببینن بی پروا لقب «دزد» رو به راننده/صاحب اون ماشین خواهند داد٬ کلاً هیچ ایدهای دیگه نخواهند نداشت جز اینکه حق اونها ضایع شده و به اون فرد مورد نظر رسیده. بدون هیچ دلیل یا مدرکی خیلی راحت استدلال میکنن که آدمی که (از نظر خودشون) از اونها بهتره حتماً یه جای کاری میلنگه و یه کاری خلاف قانون یا عرف انجام داده و تونسته به اینجا برسه. دستآورد جالبتر اینجاس که همه فک میکنن باید دیگران از خودشون پایینتر باشن یا به عبارتی کسی نباید خوشی داشته باشه٬ چون براشون تعریف نشده این قضیه که سبک زندگی و تفکر افراد فرق میکنه٬ به نوعی «بدبختی» شده معیار و همه سعی دارن تو این قضیه باهم رقابت کنن و تظاهر کنن به این قضیه به جای اینکه سعی کنن تو زندگیشون شاد و موفق باشن و اون رو با دیگران به اشتراک بذارن.
قسمت سوم٬ شخصاً اگه از چیزی خوشم نیاد «لایک» نمیکنم و کاری به لایف استایل فرد مقابل ندارم٬ شاید همین هست زندگیش و من درکی ندارم واقعاً چون تو اون موقعیت نبودم٬ خیلی وقتا تا تو اون موقعیت نباشین نمیتونین چیزی رو قضاوت کنین چون هیچ درک یا اطلاعاتی نسبت به اون هدف و فکر پشت این عمل ندارید. پس فکرتون برای خودتون و حاصل تفکر خودتون خواهد بود نه چیزی که یوزر عمل کرده و هدف داشته این فکر شما هم حاصل آموزه و فرهنگ و جامعه شما خواهد بود.
قسمت چهارم٬ جمله تکراری «ایرانیهای فلان»٬ خیلی راحت تعمیم میدیم به جامعه و اینکه خودمون رو مبرا میکنیم٬ کاری به تعمیم به قسمت «ایرانیها» ندارم (خودمم حتی از این عبارت استفاده کردم) اما آیا عبارت بعدی لزوماً فقط دید ما به قضیه نیست؟ خیلی جاها شنیدم که بگن «ایرانیا تو بیبند و باری تو خارج از کشور رکورد زدن» قضیه از کجا نشأت میگیره؟ اینکه فرد مورد نظر گوینده چیز خاصی ندیده در این مورد٬ در نتیجه با مشاهده اولین یا شاید معدود عکس یا ویدئو یا هرچی به این نتیجه گیری میرسه٬ چون چیزی رو مقایسه نمیکنه. حالت دیگه چجوریه؟ این که خودت رو برتر فرض کنی و صرفاً راه و روش زندگی خودت رو برتر بدونی و هرکاری دیگران کردن بد هست و صرفاً خودم معیاری برای قضاوت کردن هستم.
قسمت پنجم٬ وضعیت خیلی چیزها برای افراد به صورت صفر و یک دراومده که باید یکی از این روشها رو اعمال کنن و نمیتونن بدون واکنش باشن. یاد فیدی افتادم که قبلاً تو فرندفید دیدم (دقیقاً یادم نیست اما از رو مفهوم بازسازی میکنم)
پولدار نشون بدی میشی تازه به دوران رسیده٬ پولدار باشی و ادعا کنی که نیستی میشی ادا تنگا٬ پول نداشته باشی هم بدبختی
در کل هم واقعیت اینه نمیشه بگیم دنبال کنندگان ما مهم نیستن و همه چی دل بخواه خودمونه٬ میتونه دل بخواه باشه اما قضیه اونجاست که خب وقتی کسی دنبال کننده شما نباشه دیگه شبکه اجتماعی محسوب نمیشه٬ اما همیشه کار خودتون رو بکنید٬ به ازای ناخنهای لاک زده٬ عکس صفحه کیلومتر شمار هست و به ازای عکسای مهمونی شما عکس از درخت و آسمون٬ همیشه همه چی نباید یک دست باشه٬ از شادی و موفقیت شما٬ کسی که دوست شما باشه خوشحال میشه و دشمنتون ناراحت.
-
بازتاب: روزنوشت داود مظفری » richkids of tehran و برخورد مردم