دنت و بنیاد کودک و بدبینی همیشگی
دنت یه کار مشترکی با بنیاد کودک انجام داده که خود بنیاد کودک این پروژه رو اینجوری توصیف میکنه:
پروژه ی صبحانه یکی از برنامه های بنیاد کودک است که سابقه ی آن به زلزله ی بم باز می گردد. روزهایی که مردم آسیب دیده و کودکان بم کمترین امکانات رفاهی و بهداشتی را در اختیار داشتند.
آن روزها پروژه ی صبحانه تنها با هدف تامین سلامتی کودکان بم شروع شد. اما اکنون پس از ده سال از آن روزها، پروژه ی صبحانه در بنیاد کودک شکلی تازه به خود گرفته و با آغازی تازه در دفتر بنیاد کودک ارومیه می رود تا نه تنها در تامین سلامتی بلکه در افزایش میزان یادگیری دانش آموزان مستعد و نیازمند هم نقش ایفا کند. پروژه ی صبحانه که از ارومیه آغاز خواهد شد به زودی به شهرهای استان سیستان و بلوچستان هم می رود.
بنیاد کودک تلاش می کند تا در هر مرحله از طرح میزبان مهربانی و یاری شما باشد. نخستین یاری هدفمند این طرح توسط شرکت دنون سحر (برند دنت) آغاز شده است. بنیاد کودک ضمن خوشامد و سپاس از نیک اندیشی این شرکت، از شما همیاران مهربان دعوت می کند تا با مشارکت در این پروژه به پیشبرد اهداف انساندوستانه ی ما کمک کنید.
همه چی خوب و اوکیه به نظرم٬ مشکلی نداره٬ چرا؟ چون اولین چیزی که باید تو ذهن مردم باشه این بحث خواهد بود:
ما یه سری شرکتهای بازرگانی تجاری داریم و یه سری شرکتها یا سازمانهای خیریه٬ این خیلی مشخصه که شرکتی که تجاریه هدفش همیشه پول درآوردن بیشتر٬ منافع بیشتر٬ توسعه بیشتر بازار٬ حذف رقیب و امثالهم باشه. از طرف دیگه بنیاد خیریه هم که انتظار داریم که اهدافش با زمینه فعالیتی که تعریف کرده، که میتونه کمک به نیازمندان٬ تدریس رایگان یا هرچیزی باشه عملی بشه.
اینجا دنت در نقش شرکت تجاری ظاهر شده و طبعاً هرکاری که بکنه و هر هزار تومنی که خرج کنه توجیه و دلیل بیاره برای این توسعه بازرگانیش. حالا یه برنامهای تو سرش داره که فکر میکنه به توسعهی برندش کمک میکنه و حاضر شده مبلغی رو به یک بنگاه خیریه پرداخت کنه. خیلی مشخصه٬ یک طرف قضیه دنت که بعد از این نمایش، مبلغی رو که گفته صرف امور خیریه میکنه و یکی بنیاد کودک که متولی هزینهکرد این مبلغ خواهد بود.
تا اینجاش اوکیه از نظرم و خیلی نهادها و سازمانها اینکار رو میکنن.
اما یه بررسی کنیم راجع به موضوع راجع به متولی این قضیه٬ بنیاد کودک توی تاریخچه شرکتش نوشته که:
«بنیاد کودک» که در ایران بهنام «موسسه خیریه رفاه کودک» به ثبت رسیده است، در سال 1374 فعالیت خود را آغاز نموده است. اولین دفتر بنیادکودک در شهر شیراز افتتاح شده و همزمان با آن دفتر این مؤسسه در شهر پورتلند ایالت اورگان امریکا نیزبا نام “Child Foundation” تاسیس شد. بنیادکودک در سال 1378 با شمارۀ 398 به ثبت رسیده و رسماً فعالیت خود را آغاز کرد. بنیاد کودک ایران بعنوان یک موسسه خیریه غیردولتی، غیرانتفاعی غیرسیاسی و مردم نهاد آرمان خود را دستیابی به این هدف مقدس قرار داده است : «هیچ دانشآموزبااستعداد ایرانی نباید به دلیل فقر ، از تحصیل و تلاش بازبماند»
خب حالا مشکل کجاست؟ این خبر رو بخونید:
دادستانی فدرال آمریکا سه ایرانی را متهم کرده است که از طریق یک سازمان خیریه میلیونها دلار به ایران پول فرستاده اند.
بر اساس کیفرخواست ارائه شده، نجمه وحید و همسرش، دکتر حسین لاهیجی، مقیم ایالت تگزاس، با نقض قوانین آمریکا در مورد تحریم مالی جمهوری اسلامی، مبالغی بیش از ۱ میلیون و ۸۰۰ هزار دلار را از طریق بنگاه خیریه بنیاد کودک، مستقر در شهر پورتلند، به ایران انتقال داده اند.
گیرنده این مبلغ موسسه خیریه رفاه کودک در ایران بوده و خانم وحید و آقای لاهیجی به سوء استفاده از معافیت های مالیاتی مربوط به کمک به موسسات خیریه نیز متهم هستند.
احمد ایرانشاهی، رئیس موسسه خیریه رفاه کودک در ایران متهم سوم این پرونده است.
در بیانیه ای که از سوی دادستانی انتشار یافته، این سه نفر به سودجویی فردی از طریق نقض قوانین مالیاتی ایالات متحده راجع به معافیت مالیاتی کمک به نهادهای خیریه، همراه با تخطی از قوانین مربوط به انتقال پول به ایران متهم شده اند.
در ایالات متحده، مانند بسیاری دیگر از کشورها، مبالغی که افراد و موسسات به امور خیریه اختصاص می دهند از پرداخت مالیات معاف است.
خب بازم چه ربطی داره؟
هموطنان عزیزمون شروع کردن به آگاه سازی برای مثال نمونه:
بنیاد کودک بار دیگر میخواهد حماسهای جدید خلق کند، اینبار با کمک شرکت دنت. کافی است به صفحهی کمپین “من هم هستم” در سایت دنت برویم، اسم و فامیلمان را بنویسیم، یک عکس از خود آپلود کنیم تا پز انسان دوستیمان هم در کنار نیت های خیرمان! تکمیل شود. شرکت دنت هم در ازای این انساندوستی ما برای هر ثبت نام 1000 تومان به بنیاد کودک کمک میکند. تا یک روز، 10 روز، 100 روز به 10 کودک، 100 کودک و یا حتی 1000 کودک صبحانه بدهند. و ما هم در این امر خیر شریک هستیم. کار اجتماعی به همین سادگی است! حل مشکلات کودکان محروم که حتما از نظر بنیاد کودک ریشه در مناسبات اقتصادی ندارد به همین سادگیست، با چند کلیک ساده.
اینها را بگذارید در کنار داستان پول شویی بنیاد کودک. بگذارید در کنار گذاشتن اسم و پرونده مددکاری کودکان در سایت و یا در مراکز عمومی برای کمک به کودکان، انگار نه انگار که این کودکان انسان اند، شان و حرمت دارند! انگار نه انگار که ما همه انسانیم!
بگذارید در کنار اسمی که دنت با این تبلیغات برای خود دست و پا می کند. بگذارید در کنار اینکه چطور 50 هزار نفر در سایت آن ثبت نام میکنند. با 50 میلیون تومان چه کارها که نمیتوان کرد! با کالا شدگی محرومیت چه سودها که نمیتوان به جیب زد! راستی چرا دنت برای کمک کردن به کودکان، نیازمند کلیکهای ماست؟ اصلا با 50 میلیون تومان، چند ثانیه میتوان در تلویزیون آگهی پخش کرد؟
موضوع پولشویی که به بنیادکودک نسبت داده شده و حالا این مورد علم شده رو نمیخوام تکذیب کنم ولی واقعاً ربطی نداره٬ پولشویی انجام شده ولی با کدوم پول؟ چیزی که از متن خبر دستگیرم میشه نقض قوانین مالیاتیه و تخطی از قوانین مربوط به انتقال پول٬ مثلاً یه مبلغی از یه شرکت تو آمریکا اومده دستشون و این مبلغ رو به اسم خیریه به ایران انتقال دادن٬ کاری که خیلی افراد دیگه میکنن. نمیتونم ربط این موضوع رو بفهمم واقعاً٬ سوال اینجاست که آیا موسسات خیریهی ما کاملا شفاف هستند و میتونید گزارش عملکرد این موسسهها رو ببینید؟
کمپین دنت به نظرم جالب بود و مشکلی توش نمیبینم٬ چیزی که توضیح داده شده به اندازه کافی شفاف و واضحه. چرا یه عده دوس دارن حس گول خوردن رو به مردم القا کنن؟ در صورتی که کاری قشنگ و جالب انجام شده و امیدواریم طبق حرفشون عمل بشه تا بخشی از جامعه نیازمندان کشور نفع ببرن. به هرحال بهتر از لایک زدن تو فیس بوک برای کمک ۱دلاری برای کمک سازمان ملل به کودکان در شاخ آفریقا خواهد بود و واقعی تره. این سیستم رو من تو قرعهکشی یا مسابقاتی که سازمانها و شرکتها برگزار میکنن خیلی دیدم که همه فکر میکنن دزدیه و امثالهم چرا؟ چون به اون افراد چیزی نرسیده!