مبارزین همیشه آنلاین
من همیشه از جو فراری بودم٬ اینکه به صورت خیلی اتفاقی باید یه عده زیادی رو همراه کنیم یا هر اتفاق دیگه ای. در این باره به دفعات مختلف نوشتم (+ و + و +)
احتمالاً همه افراد برای یک بار هم شده پستهای فیسبوکی مدل «این لایک رو بزن تا فلان کار انجام شه» رو داشتید٬ «فلان کار» طیف وسیعی دارد که از «روشن شدن چراغ اتوموبیل» تا «کمک یک دلاری به کودکان آفریقایی» شامل خواهد شد.
که البته در این رابطه سازمان یونیسف سوئد کمپینی راه انداخت با شعار «ما را در فیسبوک لایک کنید، ما صفر بچه را بر علیه فلج اطفال واکسینه خواهیم کرد» که این ویدئو از کارهای این کمپین است.
خب این مسئله یک موضوع محلی نیست که جهانیه با این وضع که برای این حالت کمپین ایجاد شده تا الان. اما درباره ماجرای «۵سرباز ایرانی گروگان گرفته شده توسط جیش العدل» همین موضوعات تکرار شد. و به کارنامه دستآوردهای آنلاین کاربران فارسی زبان اضافه شد. اما بیایید دقیقتر این مسئله رو بررسی کنیم.
اطلاعرسانی و عمل
البته به خودی خود اطلاع رسانی از اتفاقات هیچ مشکلی ندارد و اتفاقاً خیلی خوبه ولی نکته اساسی این است اطلاع رسانی با فعل شعاری که سر داده میشود فرق دارد. وقتی حرف از «آزاد کردن ۵سرباز ایرانی» به میان میآید شما میتوانید در مورد این گروگانگیری اطلاعرسانی کنید٬ چرا که «آزاد کردن» کار این افراد همیشه آنلاین نیست و با توییت یا لایک کردن در دنیای واقعی کار خاصی انجام نمیشود. گروهک «جیش العدل» هم با دیدن این طوفان توییتری نخواهد ترسید.
در واقع چنین حرکتی ترند کردن یک هشتگ برای «آزاد سازی» همانند گذاشتن کامنت ۱۷ برای روشن چراغ اتوموبیل در پست فیسبوک است٬ فقط در ابعادی احساسیتر و مهمتر. چرا که در فرآیند اطلاعرسانی گروه کاربران که دست به این کار میزنند خواهان رساندن این خبر یا صدای خود به گوش دیگران یا مسئولین هستند٬ اما آیا مسئولین طوفان توییتری را دنبال میکنند؟ وزیر کشور هر شب به توییتر میآید و ترندهای همان موقع را چک میکند و میخوابد تا فردا در جلسه پیگیری کند؟
اما خیر٬ هیچ وقت و هیچ کجا اینجوری نیست٬ اطلاعرسانی میکنیم تا مردم بفهمند٬ خبرگزاریها پوشش دهند و افرادی در سطح پایینتر بفهمند و این موارد را به سطوح بالاتر گزارش کنند. اگر هشتگ و لایک کارکرد خاصی داشت الان در بسیاری از کشورهای دنیا انقلاب شده بود.
چگونه خبر کار میشود؟
همه چی بستگی به جنس خبر و اتفاق افتاده شده دارد٬ فرض کنید در خیابان شما درخت قطع شده و روی خودروی شما افتاده و هیچ فردی پاسخگو نیست٬ چه کار میکنید؟ طوفان توییتری به پا میکنید برای نجات خودروی خود؟ اصولاً با یکی از نشریات محلی که نفوذی روی شهرداری منطقه دارد تماس میگیرید و اتفاق را شرح میدهید تا آنها این اتفاق را توسط خبرنگاران خود پوشش دهند (توقع ندارید که الجزیره این خبر را به صورت برکینگ نیوز پخش کند؟) و بعد از آن سازمان مربوطه زیر سوال میرود.
همه شبکههای خبری از روی منابع خبری داخل هر کشور یا خبرنگاران خود خبر تهیه و گزارش میکنند٬ اطلاعرسانی وقایع از حالتی که خبرگزاری دیگری پوشش نداده باشد با عدم اطمینان روبرو میشود که توسط منابع مختلف شبکه خبری تایید میگردد. در نتیجه٬ اطلاع رسانی که کاربران با عنوان «گروگانگیری ۵سرباز ایرانی» مطرح کردند ابتدا خود یک خبر بوده و تایید شده بود. اما گاهی اوقات هم به دلایل مختلف از جمله خطوط قرمز دولت٬ امکان پوشش خبری نیست که در اینجا اطلاعرسانی و واژه شهروند خبرنگار٬ اهمیت ویژهتری پیدا میکند.
هزینه عملیات مجازی؟
این عملیات مجازی هم هزینههای خاص خودش را دارد٬ کاربران فارسی زبان بیشتر به خاطر محیط اجتماعی و اطرافیان محافظهکار و جو محیط خود کشور٬ خیلی محتاطند. البته این مسئله بازهم خیلی مربوط به ایران نیست که فقط و فقط در ایران باشد.
در اغلب کمپینها کاربران برای کاهش ریسک همسو با دولت یا جامعه خواهند بود٬ همانند موارد دیگری همچون «جین پوشان ایرانی» یا «حمله به صفحه فیسبوک مسی» یا «حمله به صفحه فیسبوک پادشاه عربستان» و موارد دیگری که بسیار قابل تأملاند. همه این افراد از دید «ملی گرایی» دست به همچین واکنشی زدند٬ افرادی که وقتی گروه میشوند و تحت تاثیر جو قرار میگیرند همرنگ بقیه میشوند (توضیحات بیشتر).
ولی تا به حال فکر کردید در مورد نارنجی که دستگیر شدند چقدر فعالیت داشتید؟ یا درباره بقیه مواردی که با دولت مشکلاتی وجود دارد. واقعیت؟ نه٬ چون خودمون قضاوت میکنیم و ترجیح خواهیم داد که وارد این مباحث نشویم.
نکته جالبتر در این موارد درخواست پوشش خبری از رسانههای خارجی برای این اتفاق است٬ امری که درون ایران خود کمتر به آن پرداخته شده و حالا باید مسئله رو بدون داشتن اطلاعات کافی٬ پوشش داد! یا در خواست از سازمانها یا کشورهای خارجی برای کمک به وقایع داخل ایران است که تقریباً امری نشدنی است.
نتیجه؟
واقعبین باشید٬ دنیای مجازی هرچند خوبیهای خودش را داشته باشد اما محدود است و فیزیکی نیست٬ با طوفان توییتری٬ طوفان واقعی از خشم یا ناراحتی مردم شاید بتوان درست کرد که به بیرون سرایت کند٬ اما به خودی خود کاربرد خاصی جز اطلاعرسانی و آگاهسازی ندارد.
بحث اصلی انتقاد به کمپین گروگانگیری سربازان نیست٬ بلکه به نحوه و عملکرد کمپینها و حرکات مختلف کاربران است که در این مدت مشاهده شده. آگاهسازی و پیگیری همیشه باید باشد تا فراموش نکنیم این افراد همچنان اسیرند اما نباید ابزارهای آنلاین را همچون اهرم فشار بر روی مهرههای فیزیکی دید٬ چرا که بسیاری فکر میکنند با زدن لایک محکم روی پست٬ در حین آرامش کافی خود٬ یک حکومت ساقط میشود!
عالی بود ادامه بده به همین شکل خوشم اومد