طراحی و توسعه وب یک کار فانتزی از چشم ایرانیان
اگر در خارج از خونه و محل کار خود با مغازه ها و تاکسی و هر نوع خدمات و سرویسی برخورد داشته باشید، حتماً تا الان متوجه قیمت روز افزون آنها شدید و اگر هم متوجه نشدید احتمالاً جیب شما به قدری بزرگ است که این قیمت ها در آن احساسی ایجاد نمی کند!
اما مسئله جالبی که توی حیطه تخصصی من، یعنی همین توسعه وب مطرحه قیمت و هزینه های این کار هست که سال هاست تغییر چندانی نکرده، یعنی با تورم 40% ای و باقی تورم های بیش از 40% ای هنوزم افرادی هستند که سایتی بالا میاورند با 50هزار تومان و هنوزم هستند کارفرمایانی که می خواهند با 50 هزار تومان یک سایت کامل را بالا بیاورند.
اما مشکل کجاست؟ در کشوری که قیمت همه چیز متناسب با افزایش نرخ قیمت بنزین هم گران شده، دستمزد کار شما (طراحی و توسعه وب) که همچنان از جانب عموم مردم یک کار فانتزی و اضافی تلقی میشه سال هاست که تغییر چندانی نکرده. در بهترین حالت افرادی که کارشان مرتبط و گره خورده با اینترنت است با نرخ هایی پایین و با اعلام اینکه «کار زیاد داریم» و یا «کاری نداره که» اقدام به چانه زنی روی قیمت (که نصف یا یک سوم قیمت استاندارد و عادی است) ارائه شده، می کنند!
حتی اگر بخواهیم به نرخ های مصوب مراجع و اداره کار و سازمان های دیگر هم استناد کنیم باز به دلیل حضور رقبای 50 هزار تومانی، مجبور به ارائه قیمت های پایین تر هستیم. البته همیشه هستند شرکت ها و افرادی که قراردادهای چند ده میلیونی می بندن، اما نه ما اون افراد هستیم نه ما رانت داریم و همه شرکت های کشور که همین چند شرکت نیستند. در نتیجه وارد بازی باخت باخت یا شاید برد و باخت میشیم که باختش با توسعه دهنده یا طراح خواهد بود.
جایگاه فعلی طراحی و توسعه وب در کشور ما در قیاس با بقیه کشورها (که از ایران بهترند) از یک طرف و شمار زیاد طراحان وب در سطح معمولی (که هرکسی بیکار بود شد طراح وب)، همین امر سبب خواهد شد تا طراحان و توسعه دهندگان حرفه ای در مواجهه با مشتریان با مشکلاتی از قبیل چانه زنی غیرمتعارف برای سطح قیمت مواجه بشند.
حضور رقبای ارزان (که کارشان کیفیت ندارد) از یک طرف و هزینه بالای زندگی باعث میشود تا عموما دستمزد واقعی کار پرداخت نشود در نتیجه سطح کیفی کارها به سمت تکراری و نامناسب میل می کند. از طرفی هم الگوها و نظراتی است که کارفرما و جریان حاکم بر بازار (که باید از آن کپی برداری کنیم) به طراح تحمیل می کند و دیگر مجال خلاقیت و مهندسی رو از بین می رود.
در همه جای دنیا پروژه ها سطح بودجه مشخصی دارن یعنی حدود قیمتی آنها مشخص است و همینطور زمان پیاده سازی آنها نیز مشخص است. اما خب ربطش چیه؟
گاهی اوقات سطح بودجه تناسب خوبی با هزینه زحمتی که برای تولید محصول کشیده می شود دارد و گاهی اوقات هم ندارد! پرداخت دستمزد کافی رضایت خاطر طراح یا توسعه دهنده را به دنبال خواهد داشت و سبب میشه اون به لحاظ روحی با شرایط خوبی کار را به ثمر برساند. اما وقتی هزینه پرداختی با سطح زحمات مطابقت نداشته باشد طراح علاقه اش به کار کم خواهد شد و اهمیت آن نیز کم می شود، همچنین در طول مدت انجام به خاتمه کار با حداقل های ممکن فکر می کند.
در واقع اصولاً فکر نمی کنند که این طراح هم مثل بقیه افراد زندگی می کنند و قسط و هزینه زندگی دارد و باید آن را پرداخت کند! در نتیجه طراح یا توسعه دهنده برای تامین هزینه ها دست به کارهای دیگر می زند که یا پروژه های دیگری قبول می کند یا کار دیگری را انجام می دهد تا هزینه های خود را تامین کند و اینجا دیگر از کیفیت و زمان کاسته خواهد شد.