قدرت تمرکز خود را از دست داده اید؟
مدتی است که تقریباً به این نتیجه رسیده ام که تمرکزم بر روی بسیاری از مسائل کاهش یافته و آنطور که باید و شاید معطوف نیست. زمان زیادی میگذرد که نمیتوانم مثل سالها پیش به راحتی کتاب بخوانم، نه میتوانم در نوشتن تمرکز کنم و در بهترین حالت نوشتن یک مقاله ساده چندین روز به طول می انجامد. تسک های کاری شرکت و خودم رو به فزونی گذاشته اند و به بی نهایت میل میکنند. حتی سادهترین کارهایی که انجام آنها زمان زیادی نمیگیرد تلبنار شده اند تا زمانی زیاد را به آنها را در فشار اختصاص دهم و به اتمام برسانم.
البته همه اینها به این معنی نیست که هیچ کاری انجام نمیدهم؛ بلکه بیشتر از قبل مشغول کار هستم، اما به شدت پراکنده و بدون راندمان مناسب. این مسئله هم کمابیش وجود داشته اما در دوره ای کوتاه مدت به اوج میرسید و دوباره بهتر میشد. اما چند وقتیست که ماه به ماه بدتر شده تا جایی که احساس میکنم تسک لیستهای من بینهایت شده اند و هیچ وقت به پایان نمیرسند!
در عمل چه اتفاقی می افتد؟
در مثالی ساده وقتی که سراغ کتاب و مطالعه میروم و صفحه اول را به اتمام میرسانم احساس خستگی بسیاری رخ میدهد و به این فکر میکنم در تایملاین توییتر چه اتفاقی افتاده؟ پس به توییتر سر میزنم و زمانی را صرف خواندن و لایک میکنم. دوباره یک صفحه میخوانم این سری نتیفیکیشن های ایمیلی را دریافت کرده ام که حتماً به آن پاسخ میدهم و حالا سری به اینستاگرام میزنم، دوباره یک صفحه و این بار باید ببینم در فیسبوک چه خبر است. در همه حالات هم همیشه در تلگرام با وجود این همه گروه و کانال و پیام ها امکان ندارد زمانی را صرف آن نکنیم.
حالا این مسئله نه فقط برای مطالعه رخ داده، بلکه در کدنویسی، نوشتن مقاله و یا حتی هنگامی که دسترسی به اینترنت ندارم هم به دنبال راهی برای دسترسی به اینترنت هستم. به نوعی معتاد دریافت اطلاعات جدید شدم، هر چند که بسیاری از وجهههای زندگی من با اینترنت گره خورده اما این داستان به نوعی آزاردهنده شده چرا که باعث مانعی در باقی جوانب زندگی شده است.
دلیل علمی دارد؟
بله، هرچند که ما تقریباً معتاد دریافت اطلاعات جدید شدیم اما بخشی از آن به خاطر سیستم مغز ماست. تحقیقی در این رابطه انجام شده که نتایج جالبی دارد:
اطلاعات تازهای که هر بار با چک کردن تلفن همراه دریافت میکنید باعث تولید دوپامین خواهد شد؛ و این پیام رسان عصبی در نهایت باعث حس خوبی در شما میشود. به همین خاطر این اطلاعات جدید مغز رو وادار میکنه تا دنبال ساخت دوپامین بیشتری برود و از این وضعیت احساس رضایت داشته باشید.
با توجه به تحقیقات، این دو سیستم ها، یعنی «تمایل»(دوپامین) و «لایک» (مواد افیونی) مکمل هستند. سیستم تمایل شما را به جلو میراند تا عملگر باشید و سیستم لایک باعث می شود شما احساس رضایت داشته باشید و در نتیجه جستجوی خود را متوقف کنید. اگر جستجوی شما حداقل برای مدت کمی خاموش نشود، شما یک حلقه بی پایان را شروع کردید. دوپامین قوی تر از مواد افیونی است. شما تمایل بیشتری نسبت به جستجو دارید تا اینکه راضی باشید.
ارتباط بین اجتماعی بودن و دوپامین بسیار شناخته شده است. سوء مصرف مواد دوپامینرژیک مثل کوکائین، زانتین ها و آمفتامینها جهت بهبود عملکرد اجتماعی، افزایش اطمینان و اعتماد به نفس بسیار رایج است.
در نتیجه هر توییت یا عکس جدید در اینستاگرام و هر ایمیلی که دریافت میکنید باعث ایجاد دوپامین خواهد شد. نتیجه این حلقه بی پایان این است کهمغز متقاعد شده که چک کردن این موارد دوپامین بیشتری تولید میکند و رضایت شما را بالاتر میبرد و همین مسئله باعث ایجاد چرخه تکرار شده است.
نکته مهمتر این است که این چرخه بعد از مدتی تبدیل به یک عادت ناخوداگاه میشود و هنگامی که روی پروژه مهمی مشغول هستید، مغز دستور چک کردن ایمیل چک را صادر میکند، دوپامین آزاد شده و استراحت میکنید، حالا مغز دستور میدهد که توییتر رو باز کنید، دوپامین آزاد میشود و…
در نهایت
در حال حاضر مشکل را کشف کردیم و دلایل علمی آنرا فهمیدیم، در حقیقتما به نوعی دوپامین دیجیتالی اعتیاد پیدا کردیم که نتیجه آن باعث عدم تمرکز، بی علاقگی و حواس پرتی شده است.
اما برای راهکار مدت زمانی نیاز است تا از طریق آزمون و خطا و تجربیات دیگران آنها را پیاده سازی کنیم و حتماً در آینده نحوه مقابله با آن را خواهم نوشت.
به نظرم امواج صوتی میتونه کمی کنه
http://www.brainsync.com/audio-store/brain-power/concentration.html