چرا ایران مهد استارتاپ ها نخواهد شد؟
حتماً در چند سال اخیر در مورد استارتاپ ها بسیاری شنیده اید، کسب و کارهایی نوپا با تیم هایی خبره و باهوش که از خانه راهی بازار می شوند، ظرف مدت کوتاهی رشد می کنند و رقیب پروژه های غول پیکر می شوند.
بعد از روی کار آمدن دولت یازدهم، استارتاپ ها یکی از مواردی بود که دولت از آنها استقبال کرد و روی خوشی به آنها نشان داد، هدف دولتی ها چیزی نبود جز تبدیل ایران به سرزمینی مشابه هند که با برنامه مشابه برای استارتاپ ها توانستند درآمدزایی و اشتغال زایی بسیاری داشته باشند. در این مقاله بیشتر می توانید با اکوسیستم استارتاپی هند آشنا شوید و در این پست نیز به اختصار سعی کردم تا مشکلات این اکوسیستم را بازگو کنم.
بد نیست بدانیم که در سال 2014 در هند 3100 استارتاپ به وجود آمد و در یک سال اخیر نزدیک به 4.2 میلیون دلار از فق طرف انجل اینوستورها و نزدیک به 1.5 میلیارد دلار از طرف سایر صندوق های سرمایه گذاری در این استارتاپ ها سرمایه گذاری شد؛ نکته جالب این است که هند تصمیم دارد تا در سال 2020 تعداد استارتاپ ها را به 11500 برساند!
حالا بیایید با ایران مقایسه کنیم، تا سال 2015 در کشور ما نزدیک به 200 استارتاپ وجود دارد، بخش زیادی از آن محصول شتاب دهنده هاست و عمده آنها به خاطر عدم وجود کپی رایت، فیلترینگ و حمایت های دولتی سرپا هستند؛ اما در مجموع تمام این ها اکوسیستم را تشکیل می دهند. هرچند بد نیست بدانید سهم آی تی در بازار ایران کمتر از 1% است، به این معنی که تمام این سرمایه گذاری ها و هزینه های هنگفت هیچ گاه به عرصه رقابت با صنعت پتروشیمی و بانکداری نخواهید رسید!
اما در تحلیل اولیه استارتاپ های ایرانی اغلب به خاطر عدم دسترسی آزاد چه به خاطر فیلترینگ و چه تحریم، توانستند با کلون کپی کردن نمونه های موفق خارجی در موقعیتی استثنایی رشد کنند، هرچند که باز هم به نوعی کارکرد مناسبی برای این بازار داشتند اما وضعیت آنها در مواجهه با رقبا کاملاً بیانگر عملکرد آنها خواهد بود.
از سوی دیگر شاید نتوان نام بسیاری از پروژه ها و شرکت ها را استارتاپ گذاشت چرا که با پشتیبانی مراکز خاص و گذشت زمان بسیاری از شروعشان و عمدتاً به دلیل نبود رقیب توانستند رشد کنند. باقی استارتاپ های موجود نیز سعی می کنند در فضایی که به وجود آمده بهره ای ببرند و از موقعیت برای رشد خود استفاده کنند، اما هیچ کدام دقیقاً نمی دانند چگونه اینکار را انجام دهند؟
اکوسیستم استارتاپی ایرانی
یکی از شتاب دهنده های معروف هند به نام TLabs برای شروع مرحله اکسلریتور 50 هزار دلار سرمایه اولیه به ازای 8% سهام می دهد و بیش از 200هزاردلار در دوره 4ماهه ارائه می کند. در نمونه معروف ایرانی این مبلغ به 25 میلیون تومان یا معادل 7 هزار دلار و 15% سهم و خدماتی کمتر از 10 هزار دلار در دوره 6ماهه ارائه می شود.
مشکل از آنجایی شروع می شود که با هزینه ای کمتر از 15% جاهای مشابه بهره وری بیشتری طلب می کنند و بادکنک این اکوسیستم را با اعداد و ارقام های نجومی باد می کنند؛ هر روز خبر از سرمایه گذاری های میلیاردی یا خدمات میلیاردی ارائه شده می شنویم اما تا کنون حضور این مبالغ را نه در پیشرفت پروژه ها و نه در بازار تبلیغاتی آنها احساس نکردیم. حضور منتورهای تکراری و بی تجربه و ارائه خدمات توخالی از این دست موارد است.
به عقیده من، بازار تکنولوژی هم دچار آفت ایرانیزه شدن، بازاری سراسر از تبلیغاتی تو خالی برای نشان دادن برتر بودن با چنگ انداختن به هر نوع ابزاری برای نمایش خود در این بازار بتوانند درخششی داشته باشند تا در نهایت سرمایه گذاری خارجی روی آنها انجام شود و به هدف غایی برسند. این مسائل کم فروشی، بزرگ نمایی و خالی بندی از آفت هایی است که تقریباً گریبان تمام صنایع ایران را گرفته است و فقط با همکاری با آنها متوجه این موارد خواهید شد.
از سوی دیگر تمام افراد این اکوسیستم هیچ کدام با یکدیگر متحد نیستند و تنها چیزی که توانسته عده ای را به زیر پرچم یک برند درآورد چیزی جز پول نبوده، تک تک افراد حاضر در این اکوسیستم و به طور گسترده تر فضای وب فارسی دوست و رفیق نیستند و برعکس دشمن و رقیب هستند. شما در هر سوی این فضا نام افراد یکسانی را در همایش ها، کارگاه ها و بسیاری رویدادهای دیگر می بینید. در چنین فضای حاکمی که در البته می توان گفت این فضا در تمام ایران برقرار است هیچکس به فکر منافع جمعی نیست و آینده این صنعت نیست، تمام افراد حاضر در این هستند در حال تلاشند تا به هر طریقی به پول های بیشتری دست پیدا کنند و هزینه و منبع آن اهمیتی ندارد که از بودجه دولت باشد یا فریب دادن سرمایه گذاران داخلی و خارجی.
در واقع در جایی که این اکوسیستم در کنار هم و با کمک یکدیگر سعی کنند تا این بخش از صنعت را با انجام وظیفه اصلی و ذاتی خودشان بهبود ببخشند و آینده ای مطمئن برای آن درست کنند، عده ای سعی دارند تا این بادکنک را بیشتر باد کنند و در نهایت سند آن را به نام خود بزنند.
دولت چقدر اهمیت می دهد؟
طبق تجربه زندگی در ایران، هر دولتی که بر روی کار می آید یک سوگولی دارد، بنگاه های زودبازده قدیم و شرکت های دانش بنیان جدید همان چیزیست که امتیازات بسیاری بر روی آنها داده می شود و اگر شما فرد زیرکی هستید که از ارتباطات خوبی در دستگاه های دولتی برخوردار هستید لحظه ای غفلت نکنید که بودجه و وام و مزایده در برابر شما قرار دارد. اگر فرد زیرکی نیستید و علاقه ندارید به این ماجراها باید بدانید در آن طرف سکه دولتی برای شما دست اندازهای زیادی تدارک دیده شده است.
این دست اندازها به قدری زیادند که شاید شما را از کسب و کار آنلاین پشیمان کنند؛ مشکل اساسی آن هم تعداد زیادی مجوز است، از نماد اعتماد الکترونیکی تا ساماندهی برای سایت های ساده و از مجوز نشر الکترونیکی تا مجوز سرآمد (اپلیکیشن و محتوا) برای سایر کسب کارها و انواع مجوزهای دیگر برای شرکت های نوپا فقط بخشی از انواع مجوزهاییست که باید برای شروع یک استارتاپ بگیرید. اخذ این مجوزها علاوه بر اینکه زمان زیادی را میگیرند در بسیاری موارد باعث می شود تا شما از ماهیت حقیقی و استارتاپی خود خارج شوید و نیازمند آدرس محل کار یا سایر اطلاعات حقوقی دیگر شود. شاید بگویید دریافت مجوز کار خاصی محسوب نمی شود اما اساساً مسئله ای که مطرح است چرا دولت بر خلاف شعار تسهیل فرآیند قانونی برای ساز و کارها، شروع به مجوز تراشی می کند و تا جای ممکن سعی می کند که همه از فیلتر رد شوند و عملاً محیط فعالیت های آنلاین کسب و کارها تبدیل به محیطی امنیتی شده که در نهایت هر شرکت موفق در ایران از دیدگاه مردم به طور مستقیم با نهادهای اطلاعاتی و امنیتی همکاری تنگاتنگ دارد، هرچند که این دیدگاه از واقعیت چندان دور نیست.
برای مثال خود من در سامانه پیامکی مشکلی داشتم که به افرادی که پیامک تبلیغاتی شان را بسته اند نمی توانم پیامک ارسال کنم و برای حل این مسئله تا چند ماه پیش می توانستیم با مدارک حقیقی سامانه پیامکی را تبدیل به نوع خدماتی کرد. اما رفته رفته این امکان به خاطر سو استفاده افراد خاطی حذف شد و در حال حاضر بیش از دو ماه است که درگیر حل این مسئله از طریق مدارک حقوقی هستم. این مسئله خود دو سوال را به وجود می آورد:
- اگر فرآیند دریافت مدارک چه حقیقی چه حقوقی را پیاده سازی کردیم چرا کاربر بدون هیچ عواقبی باید بتواند از سیستم سو استفاده کند؟
- چرا تمام فرآیندهای کشوری به جای جلوگیری کردن، روشی به ظاهر نظارتی دارد؟
با نگاهی که کل فرآیند کسب و کارهای کشور چه آنلاین چه آفلاین همیشه نهادهای نظارتی دولتی برای آنها تشکیل شده تا علاوه بر کارآفرینی دولتی، بتوانند درآمدی برای دولت داشته باشند و قوانین دست و پا گیری را برای کسب و کارها ایجاد کنند تا کمتر کسی بخواهد در این بازار رقبت حضور پیدا کند.
زیرساخت
اگر این پست را از ایران می خوانید طبیعی است که از وضعیت اینترنت ایران آگاه هستید، اینترنتی بی کیفیت با اعمال سانسور از چندین روش باعث شده تا علاوه بر عدم دسترسی به منابع و امکانات، مشکل احتمال فیلتر شدن و یا در دسترس نبودن وبسایت را برای شما در پی داشته باشد. جالب این است یکی از قوانین جالب سامانه فیلترینگ این است که به شرکت های میزبانی شما که در ایران هستند، نامه ای می زنند و به طور یک طرفه اطلاعات وبسایت شما حذف خواهد شد. اساساً به خاطر تیغ برنده فیلترینگ در ایران هم بسیاری از کسب و کارها و وبسایت ها مجبور می شوند تا به هر مجوز و همکاری ای تن بدهند.
علاوه بر تمام این موارد عدم وجود اینترنت با کیفیت در ایران با احتساب هزینه گزاف آن، امکان هر گونه ارائه سرویس های جدید مبتنی بر وب را با محدودیت دسترسی روبرو می کند، اختلالات SSL و پینگ بالا در ارتباط با خارج از کشور از این مسائل محسوب می شود.
بازار ایران
بازار ایران به شدت مافیایی است و امکان مستقل ماندن در این بازار شما را در خطر مواجهه شدن با دوشواری های بسیاری قرار می دهد. علاوه بر همه این موارد بازار ایران حدود 1% جمعیت جهان را تشکیل می دهد و در محوریت فناوری اطلاعات کمتر از 0.3% دسترسی به همین اینترنت بی کیفیت دارند.
همچنین بزرگترین نکته این بازار ریسک بالای این در برخورد با همان دوشواری هایی است که ممکن است برایتان ایجاد شود از دخالت نهادهای امنیتی تا قوانین مالی و اداری دست و پا گیری که هیچ گاه این قوانین به نفع کسب و کارها و حتی مشتریان نخواهد بود و ممکن است هر هفته عوض شود.
در آخر از نظر من هر کسی که در صنعت آی تی ایران فعالیت می کند و تا کنون توانسته از شر دلالان تکنولوژی و نهادهای نظارتی دور بماند باید به وی نشان شوالیه اهدا شود!
سلام.
مطلب ارائه شده که بر خلاف جو موجود بیان شده, متاسفانه بسیار با فضای واقعی استارتاپ ها مطابقت داره … به نظر میرسه که نگارنده تجربیاتی در این حیطه داره که تونسته با این درجه از صحت این فضا رو تحلیل کنه …
برای ما استارتاپ ها صبر و تلاش و دانش بیشتر و برای حکومتیان و عائلشون آگاهی و تعهد و معرفت بیشتر آرزو می کنم …
بابک . س
موفق باشید